دیشب با دوستم رفته بودم رستوان، روبروی تخت ما یه دختر و پسر
نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود باهم دوست
هستن، اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد، قشنگ معلوم بود پسره
عاشقه دخترست، دختره شروع کرد به آمار دادن، سرمو انداختم پایین،
دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم، با نگاهش قبول کرد،
بلند شدن، پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو
براش نوشته بودم… “خیـــــــلی پستی“.
روي لوگوي زير كليك كنيد و امتياز بديد.ممنون
گردن بند ساعتی کفشدوزکی ساعتی فوق العاده شیک،برای شما که می خواهید به روز باشید ادامه توضيحات
قيمت : 9,000 تومان